امروز با تمام بهم ریختگی هاش ... یه روز خوب بود.......
امروز تولد مامان بود و با خواهرها و برادرم قرار گذاشتیم صبح بریم سراغ مامان و ظهر هم باهم بریم رستوران......... اما قسمت اول یعنی رفتن سراغ مامان ... محقق نشد...... بابا و برادرم امورات بانکی داشتن که برخلاف پیش بینیشون که فک میکردن یک ساعته تموم میشه ... تا ظهر طول کشید و ....دیدیم دیگه نمی رسیم بریم بهشت زهرا و به موقع برگردیم واسه رستوران ....اخه رستوران رو رزرو کرده بودیم و نمیرفتیم .... هزینه ای که داده بودیم ....سوخت میشد....... این شد که بهشت رفتن و دیدار با مامان را گذاشتیم واسه فردا و ....رفتیم رستوران ...... بعد هم از اونجا رفتیم ارگ تجریش و گردش و کافه و ... خلاصه ۵ بود که اون ها رفتن خونه هاشون و منم یک ساعتی تجریش چرخ زدم و چن تا خرید جزیی واسه خونه کردم و ...... بعدش برگشتم خونه ......و نشستم سر لپ تاپ و الان یه بیشتر از دو ساعته که وبگردی میکنم و ............. اخرین مرحله هم اومدم اینجا واسه ثبت فریم شاد امروزم..........
رستوران و کافه ی امروز هم ...هدیه تولد خواهر بزرگه بود .......دوساله خودش اینطور میخواد که به جای هدیه ... ۴تایی باهم بریم بیرون و .......خوش بگذرونیم ............
امروزم عالی بود...............