به دنبال یک فریم شاد

به دنبال یک فریم شاد

ثبت دقایق خوب و شاد زندگی من... در فریم های کوچک وبلاگ
به دنبال یک فریم شاد

به دنبال یک فریم شاد

ثبت دقایق خوب و شاد زندگی من... در فریم های کوچک وبلاگ

کلاس زبان!

هفت ساله بودم که برای اولین بار به کلاس زبان رفتم...... توی مدرسه خودمون... از ساعت ۱۲ و نیم ظهر تا ۲ بعدظهر ... هر روز هفته .... بعد از کلاس های عادی مدرسه ...زبان داشتیم... البته شرکت در کلاس های زبان اجباری نبود.... و هرکسی دوست داشت ...بچه اش را ثبت نام میکرد....... و پولی هم بود.... 

کتاب هاش رو خیلی خوب یادمه ....... سه تا کتاب بود به رنگ های آبی برای ثلث اول ... قرمز برای ثلث دوم ... و سبز برای ثلث سوم........کتابها در قطع جیبی و با حلد شومیز بود...... صفحات سمت چپ متن درس بود و صفحات سمت راست تصویر مربوط به عکس ......که خیلی هم خوش آب و رنگ بود.... 

مثل کتاب فارسی اون زمان که ....... نقش اصلی هاش دارا و سارا بودند.......این کتابها هم دوتا نقش اصلی داشت به اسم  پیتر(  Peter)  و جین (  Jain) ... 

سه سال  اول و دوم و سوم دبستان ....... این کلاس ها رو رفتم و همیشه هم نمره هام ۲۰ بود....... تا اینکه انقلاب شد و بساط زبان انگلیسی  مدتی برچیده شد........


اما کلاس زبان رفتن من ... بطور متناوب ادامه پیدا کرد و هیچ وقت هم فرا تر از ۳ ترم نرفت! و بعد دوباره از اول ...از سطح صفر شروع میشد!.......سوم راهنمایی ....  اول دبیرستان....... سال اول دانشگاه.... سال چهارم دانشگاه ..... بعد از اخد لیسانس ..... بعد از اخذ فوق لیسانس ..... بعد از مادر شدن ...... بعد از مادر شدن مجدد....... دو سال قبل.........و حالا !! ......خولا۳ ...ز گهواره تا گور کلاس زبان برو که میگن منم!


اینا رو گفتم که بگم دارم میرم کلاس زبان....اموزشگاه نیکو صفت...... مکالمه صرف هست ... از روش فقط شنیدن و تکرار ... و اگه لازم بود حفظ کردن......نمیدونم واقعا چقدر خوبه یا بد.....اما اون هایی که قبلا رفتن همه تعریف میکنند و میگن.......واقعا مفیده ....... حالا تا اخر خرداد که ترم یک وکتاب اولش تموم میشه .....باید صبر کرد و دید.......

 

ادامه مطلب ...