شاید شعور همان کیمیای دست نیافتنی است!!

توی مجلس ختم کنار دست صاحب عزا نشسته ......و کل مدت مجلس داره با دخترش نسبتا بلند بلند صحبت می کنه ....... بگو آخه خانم محترم... یکی همین کارو با خودت میکرد ...خوشت می اومد!!؟...

اصلا فرض کن  توی مجلس ختم برادر مرحومت ....... عروست با مادرش کنار دستت می نشستندو ...... همین کاری که تو کردی و میکردند...... خدایی چکار میکردی؟... الم شنگه راه نمینداختی؟..... هزار تا تیکه و متلک بار عروست و مادرش نمی کردی؟...... تا قیام قیامت این موضوع رو توی سر عروست نمی کوبیدی؟........ دِ میکردی خواهر من ... میکردی مادرمن !... میکردی.......

کاش ما آدما یه حداقل شعوری داشتیم .... تا فقط یه قانون را رعایت کنیم .....اونم اینکه ............ هرچه را برای خود نمی پسندی .... برای دیگری هم نپسند!