به دنبال یک فریم شاد

به دنبال یک فریم شاد

ثبت دقایق خوب و شاد زندگی من... در فریم های کوچک وبلاگ
به دنبال یک فریم شاد

به دنبال یک فریم شاد

ثبت دقایق خوب و شاد زندگی من... در فریم های کوچک وبلاگ

۲۳-

دیروز یکی از دوستای مهربان همسر ....۴ تا بلیط کنسرت برامون آورد .....واسه ساعت ۲۱ همون شب... یعنی شنبه شب ......... کنسرت خواننده ای به اسم مسعود امامی ... یکی دوباری گذری اسمش به گوشم خورده بود......... اما هیچ شناختی ازش نداشتیم ........حالا نه اینکه من خیلی هم خواننده شناسم !!!

اما در راستای شعار فرهنگی ؛ مفت باشد کوفت باشد!!؛ ......... رفتیم برای دیدن کنسرت ....... چون دخترها گفتند نمیان ..... به یک زوج دیگر از فک و فامیل گفتیم شما بیایید .......و با هم رفتیم ..........

راستش این دومین کنسرتی بود که در زندگانی میرفتم ......دو سال قبل اولین کنسرت عمرم رو رفتم که کنسرت مازیار فلاحی بود در برج میلاد.........و واقعا خوش گذشت بهمون و عالی بود ......... به همون حال و هوا ........رفتیم واسه این یکی ........ این یکی در سالن میلاد نمایشگاه بین المللی برگزار میشد .......و از اولش هی تو ذوق زنی داشت.......

روی بلیط نوشته بود ساعت ۲۱ ......و زیرش هم تاکید کرده بود که یک ساعت قبل از شروع باید در محل حاضر باشید...... ما هم بچه مثبت ....... ساعت ۸ اونجا بودیم .... اما با چی رو به رو شدیم ؟ یک در بسته  و یک صف چندین کیلو متری از ماشین ها در مقابل درب..... نگهبانه  گفت کنسرت ساعت ۲۲ شروع میشه و درب رو هم ساعت ۲۱ باز میکنیم!!!!!!!!!.........

البته درب رو ساعت ۸ و نیم باز کرد وکلی طول کشید تا نوبت ورود ما برسه چرا که با باز شدن در ........هرکسی از راه می رسید .... صاف می اومد توی محوطه و مایی که توی صف تا کیلومترها عقبتر بودیم ......... باید ذره ذره می رفتیم جلو...... ۳ هزار تومان هم بابت پارکینگ اخذ شد که دادیم و رفتیم .......ماشین را پارک کردیم و رفتیم طرف سالن .........یه نگهبان شیر پاک خورده ی دیگه ای هم ایستاده بود جلوی در ساختمان و ما را راهنمایی کرد طرف یه دهنه ایی که بریم بالا.......ما هم رفتیم و  چشمتان روز بد نبیند ......۶ طبقه پله رفتیم بالا!!!!!!!!!!!!!...در حالی که بعدا فهمیدیم .....درب بغلی  میرفته داخل ساختمان و جلوی درب اسانسورها!!!

بعدشم که جامون صاف جلوی یکی از درب های ورود و خروج بود و شماره صندلی ها از ۱ شروع میشد........ یعنی دید از کنار داشتیم ..........

در تمام طول برنامه هم تنها همین در باز بود و هی یکی میرفت ....و یکی می اومد!!!!..............

خود برنامه هم که اصلا چنگی به دل نمی زد ....... تنظیم صدای سازها و خواننده افتضاح بود و ....... فقط وقتی طرف فریاد می زد کلماتش معلوم بود و وقتی اروم می خوند .... ما فقط اهنگ می شنیدیم ........ اکثر شعرهاش هم اروم بود!........

تماشاچیان طرف راست سالن یعنی جایی که ما نشسته بودیم همه بی حال بودن و نه دست میزدن نه جیغ و سوت و داد و فریاد!.....خولا۳ حال نداشتن و انرژی من رو هم می گرفتن ......بعدشم که هنوز برنامه تموم نشده تقریبا همه شون رفتن ......طرف چپ ولی از این نظر خوب بودن و باحال ........

روی هم رفته هیچکدوم از ما ۴ نفر اصلا راضی نبودیم ......ولی خب چون مجانی بود .....خیلی بد نبود........و تنوعی بود!