به دنبال یک فریم شاد

به دنبال یک فریم شاد

ثبت دقایق خوب و شاد زندگی من... در فریم های کوچک وبلاگ
به دنبال یک فریم شاد

به دنبال یک فریم شاد

ثبت دقایق خوب و شاد زندگی من... در فریم های کوچک وبلاگ

۴۳-

اصلا فکر نمی کردم اینطور باشه ... اما ظاهرا اینطوره!!!...  انگاری اغلب مادرها باور دارن که بچه شون  خیلی زیباست !... زیباتر از بچه های همه اطرافیانشون!!!...

دختر اول که به دنیا اومد.... خیلی زشت بود!... کچل بود و یه دماغ گنده داشت ... با چشمهای قهوه ای معمولی .... و پوست سبزه!... و من ابایی نداشتم که بگم بچه ام زشته !.... خالم میگفت نگو.... مگه دخترت رو دوس نداری؟...گفتم : چه ربطی داره ؟....من عاشق بچه ام هستم اما کور نیستم که ...... می بینم که دخترک فعلا زشته!...

دو سال بعد هم که  موهای فرفری و قهوه ای روشنش بلند شد و.......چشم هاش درشت و خوشگل شد.... هرکی میدیدش دلش براش ضعف میرفت ....... من هنوزم عاشقش بودم و ...... میگفتم خوشگله !.... حالا هم میگم قیافه اش معمولیه ...

دخترک هم که ...اصلا هیچوقت خوشگل نبود...... از اول تا حالا .... به نظرم یه دختر شرقی معمولیه که .... قیافه اش جذاب نیست .... اما من بی نهایت عاشقشم ....


اما مدتیه که فهمیدم ... مادرهای دیگه اینطوری نیستن!... بچه هاشون رو ... چه دختر و چه پسر ... خوشگلترین می ببینن!.... هی هم تعریف میکنند... از قد و بالا و چشم و ابروی بچه هاشون...... و من نمی فهمم چطور ممکنه دماغ کوفته ای را قلمی ببینند و ...چشم های ریز خروسی را ...چشم شهلا!!....