۳۶- خوارزمی ...مایه ی افتخار!!!؟

باورم نمیشد اما کار دخترم به مرحله ی استانی مسابقه ی خوارزمی دانش اموزی رفت ... یعنی یکی از چند اثر برگزیده ی استان تهران شد...

البته مرحله ی مقدمانی هم که قبول شد... باور نمی کردم و خیلی خوشحال شدم ..... و اینبار بیشتر تر خوشحال شدم .......

دیروز دفاع داشت ... مدرسه فرزانگان ۱ ... ساعت ۹ و ۲۰ دقیقه صبح ....... منم باهاش رفتم ...  با اژانس رفتیم و درست سر وقت رسیدیم ... مادر و پدرهای دیگه ای هم بودند ... که مثل من به سالن غذاخوری واقع  در همون دم در ...راهنمایی شده بودن و منتظر نشسته بودن .....بچه ها میرفتن به ساختمان اصلی ........به دخترم گفته بودند بره طبقه دوم اتاق ۲۱۳ .... اون رفت و منم مثل بقیه نشستم منتظر بازگشتش ...البته چون اینده نگر هستم!!... یه کتاب هم برده بودم جهت مطالعه که خسته نشم ....

خیلی طول کشید ... نزدیک ۱۲ بود که برگشت ... اما شاد بود و گفت که از کارش کلی تعریف کردن و ... خوششون اومده ........ البته کارهای دیگه هم خیلی خوب بوده.......

حالا امیدوارم که قبول بشه (گرچه همچنان باور نمی کنم که بشه )....... فکر میکنم خیلی نسبت به توانایی های بچه هام (مثل توانایی های خودم) ... بی اعتمادم ........

به قول مشاور کلاس کنکورش که دیروز رفته بودم پیشش........بهتره که بهش اعتماد کنم و باور کنم که میتونه ...... تا واقعا بتونه!