به دنبال یک فریم شاد

به دنبال یک فریم شاد

ثبت دقایق خوب و شاد زندگی من... در فریم های کوچک وبلاگ
به دنبال یک فریم شاد

به دنبال یک فریم شاد

ثبت دقایق خوب و شاد زندگی من... در فریم های کوچک وبلاگ

نتیجه پا فشاری بر اجرای قانون...........در کشور گل و بلبل

پیرو پست قبلی........ دیروز امتحان همون کلاس بود......... 7 نفری که حتی روز آخر هم در کلاس حاضر نشده بودن.......... سُر و مُر و گنده .... اومده بودن سر جلسه



خب چرا نیان وقتی کارت شرکت در آزمون براشون صادر شده!!!؟ ..........چرا نیان وقتی میدون سیستم دانشگاه خیلی راحت این اجازه رو بهشون میده!!؟


چرا نیان وقتی چیزی که تو  این به اصطلاح دانشگاه مطرح نیست........... درس و کسب دانشه!!؟


قبل جلسه اسم این 7 نفر رو دادم به مسئول آموزش و گفتم اجازه ندین اینا برن سر جلسه.......... ولی هیچ اتفاقی نیوفتاد


بعد از امتحان گفتن که شما باید قبلا اسماشون رو میدادی...........

گفتم من که داده بودم.......21  نفر بودن.........شما به زور  چندتاشون رو جلسه آخر کشوندین کلاس........... اما این 7 تا نیومدن.......واسه چی گذاشتین امتحان بدن؟


گفتن حالا که دادن و برگه حضور تو امتحان رو هم امضا کردن.........دیگه نمیشه کاری کرد.....نمیشه حذفشون کرد......تقصیر شماست که  همون جلسه آخر اسم اینا رو به ما ندادین.........


رو که نیست به خدا...............سنگ پای قزوینم پیششون  سربلنده!


خولا3 ........گفتم  اوکی.......باشه........من برگه های اینا رو تصحیح می کنم ولی هر 7 تاشون رو میندازم........

دیگه اینو زورگی قبول کردن.......

البته میدونم که اگه بخوان اینم خودشون بعدا یه جوری ماست مالی می کنن و بهشون نمره میدن........


ولی حداقل من کار خودمو کردم........

گفتم به هیچ وجه به این 7 تا نمره قبولی نمی دم...........اصلا هم برام مهم نیست ترم بعد بهم کلاس بدین یا نه............


آخه واسه ترم بعدی هم یه کلاس برام گذاشته بودن...........

ولی مطمئنم که حالا کنسلش می کنن.........


چون سابقه این رو دارم..............مرکز عبیدی هم ........یه ترم کلاس داشتم و چون قانون رو رعایت کردم و به دست به یکی کردن مراقب ها و دانشجوها اعتراض کردم...........و چون نمره کسی که نیومد امتحان بده رو صفر گذاشتم............ سه تاکلاسی که برام گذاشته بودن رو کنسل کردن.......بدون این که بهم بگن حتی..........


خدا رو شکر که من محتاج این چندرغاز حق التدریس نیستم............ساعتی 15 تومن میخوان بدن.........که گاهی حتی پول رفت و آمدش هم در نمیاد.........

مثلا همین جایی که این ترم می رفتم...........دو ساعت کلاس داشتم............ 4 ساعت تو راه بودم......... با اسنپم میخواستم برم 30 تومن رفت و آمدش آب می خورد.........


واسه این حقوق لاکچری........توقع دارن با هر سازی هم میزنن برقصیم............


حالم بهم میخوره از همه شون.........


مسولای  مثلا دانشگاه بگیر.........تا دانشجو و استادهایی که عین نوکر .......هرچی اینا میگن انجام میدن.......

دیروز یه مردک بود اونجا...........فکر کردم پادویی ....دربونی ....چیزیه......اینقدر که عین نوکرها رفتار می کرد و بله قربان گو بود.......

بعد دیدم دارن بهش میگن آقای دکتر!!... کلاسم داشت.......

اما عین یه پادو اومده بود دنبال کارهای یه خانم دکتر دیگه......برگه هاش رو براش ببره..........و کارهای دیگه اش رو بکنه.......


حقارت از سر و روش می ریخت.............اصلا درک نمی کنم که چطور کسی که دکترا داره.........میتونه این قدر خودشو خار و ذلیل کنه.......


ای بابا.............اینم آخر و عاقبت استادی در دانشگاههای  آنچنانی کشور گل و بلبل