به دنبال یک فریم شاد

به دنبال یک فریم شاد

ثبت دقایق خوب و شاد زندگی من... در فریم های کوچک وبلاگ
به دنبال یک فریم شاد

به دنبال یک فریم شاد

ثبت دقایق خوب و شاد زندگی من... در فریم های کوچک وبلاگ

۹-

سعی ام این بود که هرشب ... ولو شده  یک خط هم در این وب بنویسم ... اما همیشه هم  خواستن توانستن نیست !....... نشد که بشود.....

حالا هم  زیاد فرصت ندارم ... فردا صبح زود باید بروم دکتر!.... دکتری که از 6 صبح بیمار ویزیت می کند!

به همین دلیل هم باید حتما امشب برم حمام .....

امروز کلاس ساخت تابلوی برجسته ام تمام شد ... فقط شد 5 جلسه شد و روی هم به زور 8 ساعت بود این 5 جلسه .... راستش  از اینکه دروغ به خوردم بدهند خیلی حالم بد می شود!... طرف گفته بود هر ترم 8 جلسه ی 3 ساعته خواهد بود .....که کلا کشک بود!....... اما یک قسمت دیگری هم گفته بود ..... اینکه درترم اول دو تا تابلو آموزش میدهم ... که 70 درصدش را خودم می سازم و شما 30 درصد کار می کنید....بعد هم این تابلو ها را میدهم برای خودتان ..........خب این کار را کرد......دوتا تابلوی ساده آموزش داد ......و داد آوردم خانه .....ولی فک کنم اصول اصلی کار همین ها باشد!......البته درست است که کارهای بزرگتر و حجیم تر ...مثل نمای ماسوله ... حتما دردسر ها یا ... فوت کوزه گری های بیشتری دارد...... اما راستش شهریه اش خیلی بالاست و نمی صرفد.....بخصوص که فکر نمی کنم اصلا کسی این تابلو ها را بخرد ..... چون قیمتشان بالاست ........ بخواهی قیمت پایین هم بدهی... صرف ندارد ...چون ساختنش واقعا زمان بر است ...مثلا همین تابلوی اول که درست کرد و فقط یک خانه دارد ... تقریبا 5 ساعت کار برده ..تازه برای استاد که دستش فرز است به کار و ... ابزارش جور......

ساعتی 20 تومن هم بخواهی حساب کنی ... می شود 100 تومان......50 تومان هم مصالح بکار رفته ....میشود 150 تا .......که فکر نکنم کسی این پول را بدهد بالای این تابلوی ساده ....

راستی ...بابت قاب هایی هم که دور تابلو زد .....امروز پول گرفت ......در حالی که گفته بود مصالح این کار را خودم تهیه می کنم و جزو شهریه است .... این هم ناراحتم کرد!......خب از اول همه چیز را درست بگو........... خولا3 ...کلا این اوستا ی تابلو ساز به دلم ننشست ........ ادم بدی نیست ها ...اما ...خوشم نیامد ازش دیگه !... فردا هم که می خواهد برود دماغش رو عمل کند!.......سرپیری و معرکه گیری که می گن ...همینه دیگه !.........

کلاس طراحی هم فعلا که چندان جذاب نیست ...البته می دانم که برای جذاب بودنش ...هنوز خیلی زود است .... ولی واقعا برای ادامه دادنش مردد هستم ..... گرچه استادم از کارم تعریف میکند و می گوید خوب کار می کنم .....اما خودم راضی نیستم و حرفش را باور نمی کنم ..... تازه یه مسئله دیگه هم هست ........سردرد!... وقتی نقاشی میکنم و زیاد از چشمم کار می کشم ..... سردرد می شوم........ اگر هر بار قرار باشد این اتفاق بیوفتد ...... که نمیشود!...توانش را ندارم .......

فعلا 3 جلسه دیگه از این ترم باقی مانده ...اگر هر بار سردرد بشوم .......این را هم رها میکنم !........ کلا من کارم این است ... یک راهی را شروع نکرده ...رها کنم !!...

فردا کلاس کامپیوترم  هم تمام می شود ...... البته اگر برای مبانی اینترنت ثبت نام کنند ....شاید 6 جلسه دیگه هم ادامه داشته باشد ... اما فک نمی کنم !...

بعدظهر هم که باید برویم پاکفر......از این قسمت هم متنفرم ...گرچه کار سختی نیست اما زمان بر است .......

در کل امروز روز چندان شادی نبود....به علت سردردی که از صبح شروع شد ......و تا یکی دوساعت قبل ادامه داشت .اخرش هم مسکن خوردم تا بهتر شدم ......

خیلی جالبه که این وبلاگ را در .......صفحه اول بلاگ اسکای ...جزو تازه ترین نوشته جات اسکای ...نمیاره !!.......